خارجی ها می گویند زبان فارسی مثل شعر است

خارجی ها می گویند زبان فارسی مثل شعر است

روزنامه شهروند در گفت وگویی آورد: زبان فارسی یکی از شیرین ترین زبان های دنیاست. این را فقط من نمی گویم. البته درست است که من ایرانی هستم و طبیعتا زبان مان را دوست دارم، اما این زبان برای مردم سایر کشورهای جهان جالب است؛ زبانی است که دوست دارند، شنیدنی است و همچنین ملودیک.


در ادامه گفت وگوی ۱۲ دی روزنامه شهروند با شهزاده ایگوآل نویسنده ایرانی ساکن ترکیه آمده زبان فارسی یکی از شیرین ترین زبان های دنیاست. این را فقط من نمی گویم. البته درست است که من ایرانی هستم و طبیعتا زبان مان را دوست دارم، اما این زبان برای مردم سایر کشورهای جهان جالب است؛ زبانی است که دوست دارند، شنیدنی است و همچنین ملودیک. این را من از ادیبان، نویسندگان و حتی مردم معمولی دیگر کشورهای جهان شنیده ام که می گویند زبان شما مثل شعر است؛ انگار وقتی صحبت می کنید دارید برای هم شعر می خوانید.
خانم شهزاده ایگوآل، نویسنده ایرانی، زاده تهران که سال هاست در ترکیه زندگی می کند. به زبان مادری، زبان فارسی، تسلط کامل دارد و به خوبی صحبت می کند، هرچند ادبیات را در قالب داستان و رمان، به زبان ترکی پی گرفته است. او ۴ کتاب دارد که با ناشران مطرح ترکیه منتشر نموده است. قبل از این البته کتابی به زبان فارسی در ایران از او منتشر نشده بود، تا این که ماه گذشته، سومین رمانش با عنوان «اشک های اصفهان» با ترجمه نازلی علمی از طرف نشر «هونار» در ایران چاپ شد.
شهزاده ایگوآل یکی از پایه گذاران گردشگری ادبی از ترکیه به ایران است که چند سال پیش نویسندگان مطرحی چون ندیم گورسل و عایشه کولین را به ایران دعوت کرد. سفر این نویسندگان به ایران در رسانه های ادبی کشورمان بازتاب خوبی داشت، اما شهزاده ایگوآل در این گفت و گو از بازتاب فوق العاده سفرشان در رسانه های ترکیه هم گفته است. او همین طور درحال معرفی فرهنگ و ادبیات ایران در قالب اجرای نوعی نقالی مدرن در ترکیه است؛ رویدادی با عنوان «هزار و یک شب در یک شب» که در این گفت و گو مفصل درباره آن توضیح داده است. شهزاده ایگوآل موضوع گردشگری ادبی را به ادیبان ترکیه محدود نکرد و در ماه گذشته، علاقه مندانی از کشور اسپانیا را نیز به ایران آورد. در این گفت و گو درباره سفر این گروه هم پرسیده ایم؛ همچنین درباره جلسه ای که در یکی از «شب های بخارا» به رمان «اشک های اصفهان» اختصاص داده شد. بخوانید.
ایرانی هستید و به زبان ترکی استانبولی می نویسید. عضو انجمن نویسندگان ترکیه هم هستید. از همین جا شروع کنم. چند کتاب نوشته اید؟
متولد تهران هستم و ۳۱ سال است خارج از ایران زندگی می کنم. در ترکیه بزرگ شده ام. زبان ترکی را بعدها یاد گرفتم و با این زبان می نویسم. من ۴ کتاب دارم؛ یک مجموعه داستان و ۳ رمان که به زبان ترکی استانبولی نوشته شده. همانطور هم که گفتید، جزو انجمن نویسندگان ترکیه هستم. در حقیقت تنها نویسنده غیر ترک این انجمن، بنده هستم که این افتخاری برای خودم و میهنم است.
واکنش مخاطبان ترک زبان در برخورد با آثارتان چطور بوده؟ ارتباط برقرار کرده اند؟ استقبال از کتاب های تان در ترکیه چطور بوده؟
واکنش مخاطبان در ترکیه بسیار مثبت بود؛ بیش از آنچه انتظار داشتم. در توضیح باید گفت من فارس زبان هستم و فارسی بلدم. در کنار آن مطالعات زیادی در حوزه زبان ترکی عثمانی داشته ام و آنرا هم بلدم. در عین حال، به زبان معاصر ترکیه هم تسلط کامل دارم. همه این دلیلهای سبب شده زبانی متفاوت در آثارم داشته باشم. در حقیقت استفاده از کلمات ترکی، کلمات فارسی و کلمات عثمانی و پیوندی که بین این ها در آثارم به وجود آورده ام، سبب شده به شیوه و اسلوب خاصی در رمان هایم برسم. در کنار این ها، مخاطبان ترک نه فقط با زبانی که در آثارم پیاده کرده ام، ارتباط برقرار کرده اند بلکه علاقه ویژه ای هم به داستان هایی که در آثارم داشته ام، نشان داده اند؛ طوری که حتی شگفت زده شده بودند و می گفتند ما تعدادی از حقایقی را که درباره ایران مطرح کرده اید، نمی دانستیم و بواسطه این رمان ها با این واقعیت ها آشنا شدیم؛ از روزمرگی های ایرانیان و عادات و سنت های دیرین شان گرفته تا طرز تفکر، سوگواری و جشن ها و ادوار مختلف تاریخ معاصر ایران. لابه لای آنچه بعنوان جنگ تحمیلی ایران روایت کردم تا دوره تحریم و بعد از آن، بسیار راجع به ایران گفتم؛ از تاریخ، ادبیات، معماری، آداب و رسوم و سبک زندگی ایرانیان.
تصاویری هم دیدم از حضور شما بین جمعیتی غیرفارسی زبان که قدم می زدید و بخش هایی از شاهنامه را برای شان روایت می کردید. اتفاق جالبی است که رقم زده اید. چه رویدادی است؟ کجا برگزار می شود؟ چه چیزی برای مخاطبان می خوانید؟
«هزار و یک شب در یک شب»؛ این عنوان نقالی بنده است در ترکیه. از دو پرده تشکیل شده که من طی آن، روایتگر ادبیات ایران روی صحنه هستم به دو زبان فارسی و ترکی. در این رویداد نه فقط روایتگر شاهنامه هستم بلکه از نظامی، حافظ، سعدی، شهریار، شمس و جلال الدین بلخی، آثاری را روی صحنه اجرا می کنم. این روایتگری همین طور با هنر نوازندگان عزیزی از کشورمان با من روی صحنه هم راه است. بنده چندین سال چنین پروژه ای را در ذهن داشتم تا نخستین بار که سه سال پیش در یکی از سالن های ترکیه اجرا شد.
کجا؟
در استانبول. بازتاب خوبی هم داشت. من تمایل داشتم سالانه یک یا دو بار چنین اجرائی داشته باشم؛ چون نوعی نقالی است و روایتگر ادبیات کهن و موسیقی ایران، اما به علت کرونا فاصله ای بین اجرای اول و دوم به وجود آمد. اجرای دوم ۱۲ ژانویه در یکی از بزرگ ترین سالن های استانبول، سالن پلاتینیوم زُرلو سِنتر روی صحنه خواهد رفت؛ سالنی که بیش از ۷۰۰ نفر ظرفیت دارد. بلیت های آن هم در سایت passo، همین طور در سایت Zorlu PSM درحال فروش است. این یکی از کارهای بنده است که در سالهای اخیر اهتمام کرده ام روی آن متمرکز باشم، چونکه می خواستم ادبیات ایران را حداقل به همسایه دیرین مان معرفی کرده باشم؛ همچنین تأثیر ادبیات ایران بر ادبیات جهان را به مخاطب نشان داده باشم.
بخش هایی از نقالی شما برای مخاطبان ترک زبان به زبان فارسی است. ترک زبان ها چه واکنشی نشان می دهند وقتی شعر فارسی برای شان می خوانید؟ چقدر استقبال می کنند از نقالی های شما؟ برخوردشان چطور است؟
زبان فارسی یکی از شیرین ترین زبان های دنیاست. این را فقط من نمی گویم. البته درست است که من ایرانی هستم و طبیعتا زبان مان را دوست دارم، اما این زبان برای مردم سایر کشورهای جهان جالب است؛ زبانی است که دوست دارند، شنیدنی است و همچنین ملودیک. این را من از ادیبان، نویسندگان و حتی مردم معمولی دیگر کشورهای جهان شنیده ام که می گویند زبان شما مثل شعر است؛ انگار وقتی صحبت می کنید دارید برای هم شعر می خوانید. من همین نقالی مدرن «هزار و یک شب در یک شب» را قبل از این در قالب های کوتاه ۳ تا ۵ دقیقه ای در دانشگاه هایی که تدریس دارم یا سازمان ها و انجمن های مختلف تاریخ و ادبیات اجرا کرده بودم.
مثال می زنید؟ بطورمثال چه بخشی را اجرا کرده بودید؟
مثلا مناظره خسرو و فرهاد را به زبان فارسی برای مخاطبان اجرا کرده بودم و واکنش های بسیار جالبی داشتم. می گفتند انگار درحال شنیدن شعری هستیم که زبانش را بلدیم، هرچند که معنای کلماتش را نمی فهمیم. اما در مجموع زبان فارسی برای ترک زبان ها زبانی بسیار گرم و صمیمی است. من هم روی صحنه به جهت اینکه فقط به فارسی نخوانده باشم، تمام این ها را در طول دو پرده اجرا، با ترجمه ای که خودم انجام داده ام، برای شان می خوانم. چون می دانم چه واژه هایی برای شان شیرین تر است، از همان واژه ها استفاده می کنم و البته همچنان روی ترجمه آنها هم کار می کنم. موارد جدیدی هم به اجرای ۱۲ ژانویه اضافه کرده ام. در کل اجرائی خواهد بود به زبان فارسی و ترکی.
اتفاق جالبی را هم چند سال پیش رقم زدید با دعوت از نویسندگان مشهور ترکیه به ایران. گمان کنم «عایشه کولین» را به ایران دعوت کرده بودید. تجربه وی در بازدید از ایران چطور بود؟
بله؛ حدودا ۶ سال پیش بود که تصمیم گرفتم گردشگری ادبی را از ترکیه به ایران راه اندازی کنم، چون ایران به لحاظ گردشگری ادبی به تمام و کمال و زیبایی، چنین قابلیتی را دارد. در حقیقت ایران یکی از نقاط مهم ادبیات جهان است؛ از حضرت حافظ و سعدی و شمس و خیام و عطار نیشابوری گرفته تا شاعران معاصر نظیر شهریار و همچنین نویسندگان معاصر. ما کشوری بسیار غنی دراین زمینه هستیم. البته پیش از این که گردشگری ادبی را شروع کنم، لازم دانستم بعنوان یک نویسنده ایرانی که جزو انجمن نویسندگان ترکیه است، ابتدا از ادیبان برای حضور در ایران دعوت کنم. اول هم این دعوت را از یکی از نویسندگان ترکیه و دوستان خوبم آقای ندیم گورسل شروع کردم. بعد با خانم عایشه کولین به ایران آمدیم. با دعوت بنده ایشان به ایران آمدند.
در ضمن عرض کنم که آثار بنده و عایشه کولین را یک ناشر منتشر می کند. ایشان هم نخستین بار بود که به ایران می آمدند. این دو صاحب قلم که در جهان شناخته شده هستند، واکنش های بسیار مثبتی از حضور در ایران داشتند و افسوس می خوردند که چرا تا آن روز به ایران نیامده بودند. پس از آن سفر، آقای ندیم گورسل کتابی درباره ایران نوشتند و خانم عایشه کولین مطلبی بلند در روزنامه «جمهوریت» ترکیه نوشتند که واکنش های بسیار مثبتی از جانب مخاطبان داشت. من احساس می کنم پس از سفر این ادیبان به ایران و واکنش های رسانه ای فوق العاده ای که دیدیم، تورهای ایران هم قوی تر شد. چون در عین حال بنده سال هاست در سالن های کنفرانس دانشگاه های مختلف و انجمن ها و سازمان های دولتی و غیردولتی خارج از کشور، بحثی را پایه گذاری کرده ام با این عنوان که ایران را با یک ایرانی بشناسید. زحمات فراوانی هم در این سال ها کشیده ام که بعنوان یک بانوی ایرانی و نویسنده ایرانی، نظر مخاطبان و گردشگران ترک را به سرزمینم جلب کنم. خوشبختانه تا امروز بیش از پیش هم واکنش های خوبی دراین زمینه گرفته ام و مفتخرم که توانستم طراح و ایده پرداز گردشگری ادبی از سمت ترکیه به ایران باشم و این مساله را شروع کنم.
همین اتفاق را در کشور اسپانیا هم آغاز نموده اید؛ دعوت از چهره های مختلف این کشور به ایران و معرفی نقاط تاریخی و آثار باستانی به آنها. واکنش آنها چطور بود؟
در دوران پاندمی کرونا، حدود هفده، هجده ماه در اسپانیا بودم. در طول این مدت رمان نوشتم، همچنین نمایشنامه و داستان کوتاه. همین طور تلاشم این بود بتوانم آشنایی کامل با زبان اسپانیایی پیدا کنم؛ چون زمانی که می خواهید گردشگری ادبی را رونق بدهید، نیاز به تسلط کامل به زبان دارید. بدین سان در اسپانیا هم موفق شدم قدم های مثبتی بردارم؛ طوری که بعد از این دوران کرونا، حدود ۳ هفته پیش، نخستین گردشگران ادبیات را از اسپانیا به ایران راهی کردم. ما همراه این عزیزان ۱۱ روز در ایران بودیم و این گروه از حضورشان در ایران بسیار شگفت زده و خوشحال بودند. بسیار رضایت داشتند و افسوس می خوردند چرا تابحال به ایران نیامده بودند. از ادبیات و تاریخ و فرهنگ ایران لذت می بردند. در حقیقت ماجرای گردشگری ادبی از اسپانیا به ایران هم از طرف بنده سه هفته پیش شروع شد.
ترجمه کتاب تان هم که بتازگی به فارسی منتشر شده؛ «اشک های اصفهان». مختصری درباره مضمون رمان می گویید.
بله؛ «اشک های اصفهان» چهارمین کتاب و سومین رمان من است. نخستین کتاب من هم هست که به فارسی ترجمه می شود. من بعنوان یک ایرانی که زاده تهران هستم و فارسی زبان مادری ام است، کتابم به زبان مادری ام ترجمه شده. این به نظرم نوعی تراژدی و کمدی به هم آمیخته است؛ هم دردناک و هم خنده دار، اما لذت بخش. این رمان با ترجمه خانم نازلی علمی و زحمات فراوان خانم آفرین ذبیح مند در نشر «هونار» بتازگی در ایران منتشر گردید.
چه طرح جلد خوبی هم دارد.
خانم ذبیح مند برای این مساله بسیار زحمت کشیدند؛ همچنین به جهت اینکه کتاب هر چه زودتر در ایران منتشر شود. برای همین جا دارد همین جا از نشر «هونار» تشکر کنم؛ همین طور خانم نازلی علمی که برای ترجمه زحمت کشیدند و توانستند در فرصتی کوتاه کتاب را به دست ناشر بسپارند.
دو روایت را در رمان تان پیش گرفته اید. این دو روایت هر کدام چه داستانی دارند؟
در این رمان با دو داستان مواجه هستید؛ اولی در دوران صفوی در اصفهان در ۳۲۰ سال پیش می گذرد، دومی هم باز در اصفهان در ۲۰۱۸ میلادی اتفاق می افتد. من در این داستان ها به عشق دو زوج به شکل موازی پرداخته ام. این در اصل پیامی است به جامعه که ما با دست های خودمان موانع و تابوهایی می سازیم و به آنها پایبند هستیم که هیچ ارتباطی با ادیان ندارند؛ هرچند ما آنها را به سنت منتسب کرده ایم و به آنها باور داریم. در حقیقت درون مایه محتوایی کتاب این مساله است. در کنار آن تحقیقاتی داشتم و تکنیکی را در رمان به کار گرفتم که برای خودم بسیار لذت بخش بود و احساس می کنم برای مخاطب هم همچنین باشد.
جلسه ای هم به رمان تان در «شب های بخارا» اختصاص داده شد. صحبت های منتقدان ایرانی چطور بود؟
بله؛ رمان «اشک های اصفهان» موضوع یکی از شب های بخارا بود. استاد عزیز و ارزشمند، جناب آقای علی دهباشی یکی از چهارشنبه های بخارا را به این رمان اختصاص دادند. هفته گذشته در این نشست رمان «اشک های اصفهان» با حضور خانم ناهید طباطبایی، پژند سلیمانی و ساجده سلیمی نقد و بررسی گردید. این هم برای بنده افتخاری بود که در کنار استادانی مثل خانم طباطبایی و آقای علی دهباشی، به «اشک های اصفهان» پرداخته شد. نقدها و صحبت های بسیار قابل تأمل و موثری در این نشست درباره کتاب عنوان شد. فضای کلی حاکم بر جلسه هم مثبت بود و از این جهت هم بسیار برای بنده خوشایند بود.

1400/10/12
22:50:41
0.0 / 5
756
تگهای خبر: پروژه , موسیقی , هنر
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات کاربران بکسیها در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۵
بکسیها - اخبار اجتماعی
baxiha.ir - مالکیت معنوی سایت بکسیها متعلق به مالکین آن می باشد