مروری اجمالی بر فلسفه حجاب؛
از فواید حجاب تا عواقب بی حجابی
به گزارش بکسیها، تقویت امنیت اجتماعی زنان، افزایش آرامش روانی در جامعه و پشتیبانی از خانواده ۳ فایده بزرگ حجاب در جامعه است.
به گزارش بکسیها به نقل از مهر، این که حجاب در شریعت اسلامی، واجب شمرده شده است، نه تنها مورد اتفاق علمای اسلامی که از ضروریات دین است. حکمت های تشریع وجوب حجاب، گاه در متون اسلامی با اشاره یا تصریح مطرح شده است؛ درصورتیکه میتوان با مطالعه در آثار حجاب و بی حجابی، فواید دیگری هم برای آن برشمرد. در اینجا به چند فایده اشاره می شود: ۱. تقویت امنیت اجتماعی زنان مصونیت ارتباطات اجتماعی میان زن و مرد از فواید حفظ حریم در پوشش و آرایش است. قرآن به صراحت کم شدن زمینه ایذای زنان را از آثار حجاب دانسته است. امام رضا هم در ضمن روایتی، دلیل حرمت نگاه به زنان را جلوگیری از تحریک مردان و بروز مشکلات ناشی از آن دانسته اند. این روایت گرچه در مبحث نگاه وارد شده است، اما میتوان با عنایت به ملازمه خودآرایی زنان با جلب نگاه مردان، کم شدن هیجان جنسی مردان را از آثار رعایت حجاب دانست. امروزه این دیدگاه مطرح گردیده است که شخص یا گروهی که در زمینه ای صدمه پذیرند، لازم است زمینه های صدمه خویش را تا حد امکان مخفی نگاه دارند. یکی از سازمان های زنان در آمریکا هم که زنان را در مبحث جنسی صدمه پذیر می بیند، سیزده سفارش به آنان عرضه کرده است که همچون آنها عدم حضور در خلوت گاه ها، عدم معاشرت با غریبه ها، اجتناب از تنها بودن در خیابان یا محوطه دانشگاه ها در ساعات پایان شب و همراه داشتن چیزی است که به مثابه سلاح دفاعی عمل کند؛ اما در اسلام، پیش شرط امنیت اجتماعی زنان آن است که خود آنان، زمینه های ناامنی را فراهم نیاورند. ۲. افزایش آرامش روانی در جامعه هر نظامی که نقش هایی را از گروههای مختلف اجتماعی انتظار دارد، باید مکانیزم پشتیبانی از نقش ها را هم تمهید نماید؛ ازاین رو انتظار مشارکت اجتماعی، نان آوری، فعالیتهای علمی و سیاسی از تمام مردم یا گروههای خاص، می طلبد که زمینه های مناسب برای حسن اجرای نقش ها فراهم شود؛ رعایت حجاب از زمینه هایی است که می تواند به افزایش آرامش روانی زن و مرد، کم شدن گناه و بالا رفتن توانمندی اجتماعی آنان منجر شود؛ به تعبیر دیگر، آرامش روانی می تواند استهلاک قوا در محیط اجتماعی را کم کند. در اینجا نقش قوانین محدودکننده دین در مبحث پوشش، شبیه نقش قوانین محدودکننده در میدان های ورزشی است که با تشکیل محدودیت در رفتارهای غیرورزشی و در نظر گرفتن جریمه ی خطا، کارت زرد و کارت قرمز، تلاش می کند استعداد بازیکنان را به سمت انجام رفتار ورزشکارانه متمرکز کند از طرفی رعایت حجاب، به کاستن استرس های ناشی از دغدغه های رقابت جویانه زنان با یکدیگر، در مدگرایی و جلوه گری در محیط اجتماعی منجر می شود. ۳. پشتیبانی از خانواده در کارکرد جنسی اگر آستانه رضایتمندی جنسی را خطی فرضی بدانیم که نمایانگر آن است که رفتارهای جنسی در بالاتر از این سطح (خط) به نشاط و رضایتمندی می انجامد و پایین تر از آن، به رضایتمندی منجر نمی گردد، پیامد بالا رفتن آستانه رضایتمندی (مانند بالا رفتن خط احساس فقر و احساس امنیت) این گونه خواهد بود که: با وجود آنکه روابط جنسی متداول و قانونی توسط شخص صورت می گیرد، اما از برقراری رابطه، احساس رضایتمندی نخواهد کرد؛ ازاین رو در صدد بر می آید با شیوه های غیرمتعارف یا نامشروع به رضایتمندی برسد. به نظر می آید سیاست دین، آن است که از بالا رفتن آستانه رضایتمندی جلوگیری نماید و آنرا در حدی نگه دارد که توقعات و حرص جنسی افزایش نیابد و در نتیجه، شخص از ارتباط جنسی درون خانوادگی احساس لذت و نشاط کند و مفاسد اجتماعی گسترده نشود؛ ازاین رو احکامی چون رعایت حجاب، حفظ نگاه، پرهیز از اختلاط بی مورد، پرهیز از خلوت نشینی، خوش صحبتی و مفاکهه با جنس مخالف، رعایت ارتباط با محارم ناهمجنس و مواردی از این دست، از یک سو و سفارش به خودآرایی همسران و ایجاد ارتباط جنسی بانشاط از طرفی، به کارآمدی جنسی خانواده می انجامد. میتوان حدس زد کمترین پیامد ابتذال در پوشش و سهل انگاری در روابط، کاهش موقعیت زن در خانواده و تغییر ذائقه جنسی است؛ چنان که در دهه های اخیر تغییر ذائقه جنسی در بعضی جوامع، سبب رویکرد بیشتر از پیش جوانان به روابط جنسی آزاد، روابط جنسی با محارم، همجنس گرایی و رابطه ی جنسی با حیوانات و اشیا شده است و نه تنها رابطه جنسی زن و مرد در خارج از خانواده، طبیعی تلقی می شود که انحصار ارتباط جنسی با همسر، سبب تعجب و یا حتی تحقیر است. با عنایت به آن چه گفته شد، میتوان به یک شبهه پاسخ داد. گفته می شود چون انسان برآنچه منع شود، حریص تر می شود (الانسانُ حریصٌ عَلی ما مُنِعَ)؛ ازاین رو اجبار به حجاب، می تواند به افزایش حساسیت های جنسی بینجامد. نگاهی به کشورهای اسلامی و غیراسلامی که حجاب را بعنوان اجبار اجتماعی نپذیرفته اند، نشان داده است حساسیت جنسی در بین جوانان در آن جوامع، قابل مقایسه با جامعه ایران نیست و حضور زنان با پوشش های متنوع، سبب تحریک جوانان نمی شود؛ ازاین رو میتوان نتیجه گرفت که ما خود با وضع قوانین الزامی، جامعه را نسبت به مسائل جنسی حساس کرده ایم. پاسخ به این شبهه، بعد از توجه به بحث آستانه رضایتمندی، چندان مشکل نیست. این سخن که همواره منع، به توسعهی حرص منجر می شود، دارای دو اشکال است: اول آنکه این کلام، صرفا در مواردی رخ می دهد که زمینه تمایل به فعل در طبیعت انسان و یا در زمینه های تربیتی و اجتماعی موجود باشد؛ برای مثال حرام کردن شرب خون و خوردن مردار، دلیل کافی برای تمایل انسان به ارتکاب آن فعل نیست؛ دوم آنکه غالباً نه حرمت سبب افزایش تمایل به انجام کاری می شود و نه اعطای حکم جواز به کاهش انگیزه منجر می شود، بلکه میتوان گفت تمایلات نفسانی انسان، نامحدود است و میل دارد تمامی عرصه ها را بکاود؛ ازاین رو اگر با قناعت و خود نگه داری مهار نشود، میل به جولان در زمینه های بالاتری دارد؛ به عبارت دیگر اجبار به حجاب و ایجاد یک مرز رفتاری بین خوب و بد، سبب می شود منازعات نفس در این سطح تعریف شود؛ اما جواز هرزه پوشی سبب می شود تمایل و حرص نفس از این نقطه به نقطه های بالاتری انتقال یابد نه آنکه تمایل کلاً از بین برود. ازاین رو تحریک نشدن جوانان برخی جوامع از زنان بی حجاب یا از برخی تصاویر مستهجن، ناشی از وجود تهذیب اجتماعی نیست، بلکه ناشی از بالا رفتن خط قناعت و رضایتمندی جنسی است که از قضا بسیار مخاطره آمیز می باشد. در جامعه ی اسلامی انتظار آن است که یک جوان از نگاه به چهره و تصویر زن، تحریک شود و به علت ممنوعیت روابط آزاد، احساس کند احتیاج به ازدواج دارد و بعد از ازدواج، از ارتباط با همسر، احساس نشاط کند. شاید این مطلب شهید مطهری که «ازدواج جوان در جامعه اسلامی، خروج از محدودیت و در جوامع غربی، فرار از آزادی به محدودیت است»، بی ارتباط با این بحث نباشد.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات کاربران بکسیها در مورد این مطلب